معنی ویتامین کاهو

حل جدول

خواص گیاهان دارویی

کاهو

کاهو تمیز کننده خون است کاهو بعلت داشتن آهن خونساز است ضد تورم است 4کاهو خواب آور و آرام بخش است کاهو ملین و ادرار آور است خوردن کاهو برای مالیخولیا مفید است کاهو زخم های مجاری ادرار و مثانه را درمان می کند اگر کاهو را با سکنجبین و یا سرکه بخورند اشتها آور است کاهو اثر ضد تشنج درد زنان شیدره اگر می خواهند که شیرشان زیاد شود باید کاهوی پخته بخورند ورم غدد لنفاوی را برطرف می کند اگر در خوردن کاهو افراط نکیند این گیاه بهیچوجه مضر نیست زیاده روی در خوردن کاهو باعث کم شدن قدرت جنسی، فراموشی و کم شدن حافظه، ضعف دید چشم و نفخ شکم میشود

تعبیر خواب

کاهو


۱ـ دیدن کاهوهای پربرگ و سبز در خواب، علامت آن است که پس از سردر گمی و پریشانی به ثروت و منفعت دست خواهید یافت.

۲ـ خوردن کاهو در خواب، نشانه آن است که در اثر ابتلا به بیماری از دوست خود جدا خواهید شد.

۳ـ اگر زنی خواب ببیند کاهو می کارد، علامت آن است که به زودی بیمار خواهد شد.

۴ـ جمع آوری کاهو در خواب، علامت آن است که حساسیت و حسادت فطری موجب درد و اندوه شما می گردد

۵ـ خرید کاهو در خواب، علامت آن است که به طرف انحطاط اخلاقی خود گام خواهید گذاشت.
- آنلی بیتون

دیدن کاهو در خواب نشان فرح و خرمی است و خوردن آن کامیابی و تمتع به شرطی که شیرین باشد. کاهویی که به دهان تلخ بیاید یا مزه نامطبوع داشته باشد کسالت و رنج است. چنانچه در خواب ببینید کاهو را با سکنجبین شیرین می خورید نیکو است ولی سکنجبین اگر به ترشی بزند یا خوردن کاهو با سرکه نشان ادبا و بدبختی و غم و رنج است. اگر ببیننده خواب ببیند مزرعه ای کاهو دارد خواب او می گوید نیکی می کند و مردم از رادمردی و سخای او بهره مند می شوند. درو و جمع آوری کاهو خوب است ولی اگر نفروشید بهتر از این است که بفروشید. چنانچه جمع آوری کاهو به نیت دادن به دیگری باشد انعمام و دستگیری است. - منوچهر مطیعی تهرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

کاهو

(اسم) گیاهی است از تیره مرکبان که یکساله است ولی دارای برخی انواع دو ساله و پایا نیز میباشد. در ساقه و برگ این گیاه شیرابه سفید رنگی جریان دارد. انواع خود روی آن در مناطق معتدله کره زمین بفراوانی میروید ولی بعلت کشت های متوالی این گیاه بمنظور استفاده از تغذیه برگها و ساقه آن نژاد های متعددی بدست آورده اند. شیرابه کاهو پس از خروج تدریجا برنگ زرد و قهوه یی در میاید. در شیرابه گیاه مزبور بمقدار کم کائوچو و مقدار بسیار کمی نیز هیوسیامین موجود است. شیرابه مستخرج از انساج کاهو پس از سفت شدن در پزشکی بنام کتو کاریم موسوم میشود که سابقا آنرا بعنوان یک خواب آور ضعیف و مسکن سرفه و کاهنده تحریکات عصبی توصیه میکردند و بعوه مصرف آن در رفع سین منی و روماتیسم نیز توصیه شده است. از تبخیر شیرابه حاصل از انساج کاهو نیز عصاره ای بنام تریداس حاصل میگردد که اثر مسکن و خواب آور دارد. کاهوی معمولی که یکی از نژاد های تربیت شده کاهو است بوسیله بذر زیاد میشود و دارای اقسام مختلف است از قبیل کاهوی پیچ کاهوی تابستانه و کاهوی زمستانه خس کاهوی معمولی. یا کاهوی پیچ. یکی از گونه های کاهو که برگها یش حول ساقه می پیچند و از انواع مرغوب کاهو میباشد. یا کاهوی خرگوش. کاهوی وحشی یا کاهوی در یایی. یگی از گونه های آلگهای سبز که از تیره ولواسه میباشد. این گیاه آبزی است و برخی گونه هایش در آب شیرین و برخی در آب دریا میزیند. وجه تسمیه این آلگ بدان جهت است که برگها یش شبی کاهو دارد و نیز و مانند کاهو در ساد یا در اغذیه پخته خورده میشود خس بحری. یا کاهوی فرنگی یکی از گونه های کاهو که شبیه کاهوی پیچ ولی دارای ساقه های کوتاه است و برگها یش سبز مایل بسفید است. شکل بوته کاهوی فرنگی شبیه کلم برگها ی کوچک و کروی است. توضیح } کاهوی فرنگی { در عهد ناصر الدین شاه قاجار (نیمه دوم قرن. 13 ه. ) وارد ایران شد و متداول گردید (الماثر و اثار) یا کاهوی وحشی. یا کاهوی معمولی. گونه خود روی کاهو خس الزیت کاهوی خود رو کاهوی خرگوش.


ویتامین

فرانسوی بر گرفته از لاتینی به آرش زندگی زیوین (اسم) ماده ایکه بمقدار بسیار کم وجودش برای رشد و نمو و نگهداری و اعمال و اعضای بدن ضروری است و فقدانش موجب اختلالات مخصوص میگردد و چون بدن قادر به تهیه وساختن ویتامین نیست علیهذا بایستی از خارج ضمن سایر غذاها به بدن برسند امراض ناشی از فقدان ویتامین را آویتامینوز گویند.

لغت نامه دهخدا

کاهو

کاهو. (اِ) کوک. طبری کهوک، مازندرانی کنونی کهو و کاهیر گیلکی کهو و آن یکی از انواع تیره ٔ کاسنی است. (از حاشیه ٔ برهان چ معین). نام تره ای است که خورند و به عربی خس گویند. (برهان). و آن را کوک نیز گویند و بسیار خوردن آن خواب آورد. (آنندراج). || جنازه عموماً و جنازه ٔ گبران را گویند خصوصاً و آن تابوتی است که مرده را در آن گذارند و بجانب قبر برند. (برهان):
ببردند بسیار کاهو و تخت
نهادند بر تخت دیبا و رخت.
فردوسی.
رجوع به کاهو کب شود.

کاهو. (اِخ) دهی است از بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد که سکنه ٔ آن 2242 تن، آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غله و بنشن و میوه و ابریشم است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


ویتامین

ویتامین. (فرانسوی، اِ) (از: ویتا، زندگی، لاتینی + مین = منبع، فرانسوی) (اصطلاح پزشکی) ماده ای که به مقدار بسیار کم وجودش برای رشدونمو و نگهداری و اعمال و اعضای بدن ضروری است و فقدانش موجب بروز اختلالات مخصوص می گردد. چون بدن قادر به تهیه و ساختن ویتامین نیست علیهذا بایستی از خارج ضمن سایر غذاها به بدن برسند. امراض ناشی از فقدان ویتامین را آویتامینوز گویند. (فرهنگ فارسی معین). موادی که انسان وسایر حیوانات قادر به ساختن آنها نیست و وجودشان ولو به مقدار بسیار کم (در حدود110000000 وزن جیره ٔ غذای روزانه) برای رشد و نگهداری و بالاخره اعمال اعضای بدن لازم است. ویتامین ها را برحسب محلول بودن آنها در روغن یا در آب به دو دسته تقسیم می کنند و تعداد هردسته را با حروف الفبای فرانسه نام گذاری کرده اند:
الف) ویتامین های محلول در چربی:
1- ویتامین A: این ویتامین عامل نمو بدن و عامل ضد خشکی قرنیه ٔ چشم است. کم شدن یا فقدان این ویتامین در نزد انسان ابتدا منجر به شب کوری و بعداً مبدل به خشکی قرنیه ٔ چشم و کوری کامل می شود. این ویتامین در هویج و زرده ٔ تخم مرغ و شیر و سبزی ها و چربیهای حیوانی (کره، روغن، کبد ماهی مورو) به مقدار زیاد موجود است. فقدان ویتامین A در بدن سبب کم شدن گلبولهای قرمز و پلاکت ها و خراب شدن نسج پوششی و شاخی بدن نیز می شود و ضایعات عصبی نیز می دهد. ویتامین A از یک ماده ٔ رنگی موسوم به کاروتن به فرمول H56 C40 مشتق است و احتیاج روزانه ٔ انسان به ویتامین A در حدود0/5 میلی گرم است.
2- ویتامین D: عمل این ویتامین در بدن، آهکی کردن استخوان هاست و فقدان آن در بدن سبب بیماری نرمی استخوانها می شود.این ویتامین متابولیسم آهک و فسفر را در بدن (خون، استخوان، دندان) تنظیم میکند و نسبت cap را که مساوی 0/7 است نگهداری می کند. مقدار مورد احتیاج ویتامین D روزانه معادل با 1100 میلی گرم است. یک نوع استرول گیاهی موسوم به ارگوسترول بر اثر نور آفتاب و مخصوصاً اشعه ٔ ماوراء بنفش تبدیل به ماده ای می شود موسوم به کالسیفرول که دارای خاصیت ضد راشیتیسم بوده و دارای ویتامین D2 می باشد. ویتامین D در گوشت و زرده ٔ تخم مرغ و شیر و کره و روغن کبد ماهی مورو همراه ویتامین A و روغن نارگیل به تنهایی یافت میشود.
3- ویتامین E: این ویتامین باعث نمو کار اعضای تناسلی و عمل توالد و تناسل می شود. فقدان آن در حیوان نر سبب کوچک شدن بیضه ها و در حیوان ماده باعث عقیم شدن آن می شود. حیوان آبستن بر اثر فقدان آن سقط میکند و اختلالات عصبی و عقلانی می دهد. این ویتامین در جوانه ٔ گندم و ذرت و برگ کاهو و کلم و شبدر وجود دارد وعامل شیمیایی آن موسوم به آلفاتوکوفرول است. مقدار مورد احتیاج آن روزانه یک میلی گرم است.
4- ویتامین K: این ویتامین عامل ضد خونریزی است و فقدانش با یرقان ارتباط دارد.فقدان این ویتامین زمان انعقاد خون را خیلی طولانی می کند. عمل ویتامین K درست شدن پروترومبین خون به میزان طبیعی در کبد است. برای جذب این ویتامین وجود صفرا در روده ضروری است. در یرقان انسدادی علت خونریزی کمبود و یا فقدان جذب ویتامین K از روده هاست چون صفرا برای جذبش لازم است. این ویتامین در برگ بلوط و اسفناج و کلم و توت فرنگی و گوجه فرنگی و روغنهای نباتی و روغن کبد خوک بیشتر وجود دارد.
ب) ویتامین های محلول در آب:
1- ویتامین B1، این ویتامین را آمریکایی ها ویتامین F نیز می نامند و به آنورین و تیامین نیز موسوم است. این ویتامین برای جلوگیری و درمان مرض بری بری میباشد. این مرض یک نوع فلجی است که از پاها شروع می شود و بعد به دست ها سرایت می کند و اگر بیماری طول بکشد فلج به عضلات سینه و دیافراگم هم میرسد. این بیماری در نزد مرغها بر اثر تغذیه با برنج پوست کنده تولید می شود. کازیمیر فونک از پوست برنج این ویتامین را به دست آورد. در کاهو و کلم و اسفناج و سیب زمینی و گوشت تازه وپوست برنج و سبوس گندم و جو و پرتقال و گوجه فرنگی این ویتامین یافت میشود. مخمر آبجو نیز به مقدار زیاددارای این ویتامین است. در اشخاص بالغ این ویتامین عامل حمایت و تعادل سلسله ٔ اعصاب و ضد اوجاع عصبی است. مقدار موردلزوم روزانه ٔ آن 1/5 میلی گرم است.
2- ویتامین B2: این ویتامین به نام لاکتوفلاوین نیز موسوم است و در نمو حیوانات جوان مؤثر است و فقدان آن سبب اختلال سوخت گلوسیدها و توقف نمو می شود. ویتامین B2 در متابولسیم آهن و تنفس سلولی نیز دخالت دارد. سابقاً گمان میکردند که فقدان ویتامین B2 تولید مرضی به نام پلاگر می کند ولی در سنوات اخیر معلوم شد که مرض پلاگر مربوط به فقدان ویتامین دیگری موسوم به ویتامین ppمی باشد. ویتامین B2 در زرده و سفیده ٔ تخم مرغ و شیر وجگر و سبزیجات و گل کلم و برگ چغندر و جوانه های غلات و مخمر آبجو و اسفناج همراه با ویتامین B1 می باشد. مقدار موردلزوم روزانه ٔ آن نیز 1/5 میلی گرم است. در مواد مختلف همراه ویتامین B2 همیشه چند عامل ویتامین دیگر نیز موجود است.
3- ویتامین B6: این ویتامین به نام آدرمین و پیریدوکسین نیز موسوم است. فقدانش سبب جراحات جلدی، ریزش موها و خراشهای پوست بدن است.عمل این ویتامین در متابولیسم انساج و در تولید گلبولهای قرمز خون است. این ویتامین در گوشت ماهی و جگرو مخمر آبجو و پوست برنج و سبوس گندم و جو فراوان است. مقدار موردلزوم روزانه ٔ آن 2 میلی گرم است.
4- ویتامین B4: این ویتامین به نام آدنین نیز موسوم است و در نگهداری و تعادل مقدار گلبولهای سفید چندهسته مؤثر است.
5- اسید پانتوتنیک: این ماده در اکثر انساج حیوانی و گیاهی وجود دارد و در متابولیسم انساج مؤثر است. فقدانش سبب ناراحتی های کبدی و التهابات مجاری تنفسی و التهابات معده و روده می شود و به علاوه فقدانش مواد رنگی موها را از بین می برد.
6- ویتامین H: این ویتامین به نام پیوتین نیز موسوم است و بیشتر در زرده ٔ تخم مرغ موجود است و در پوست برنج و مخمر آبجو و کبد و قلوه و مغز فراوان است. عمل این ویتامین در برابر آلبومین سفیده ٔ تخم مرغ متوقف می شود. فقدان این ویتامین موجب پیدایش ضایعات پوستی (به صورت فلس های خشک) و تولید زخم روی زبان و پیدایش لکه های رنگی قرمز یا خاکستری بر روی پوست می شود. مقدار مورد احتیاج روزانه ٔ آن 0/1 میلی گرم است.
7- ویتامین B12: این ویتامین در کم خونی ها مؤثر است و ترکیب آن با اسید فولیک که به اسامی مختلف است در رفع کم خونی ها خیلی مفید و در عصاره ٔ جگر زیاد است. مقدار مورد احتیاج روزانه ٔ آن 10 تا 50گاما می باشد.
8- ویتامین B15: ویتامینی است که به تازگی کشف شده و هنوز اختصاصاتش به خوبی شناخته نشده اند.
9- ویتامین Pp: این ویتامین در سال 1937م. به طور خالص تهیه شد و ضد مرض پلاگر است. فقدان آن درد مفاصل و عوارض جلدی (پلاگر) تولید می کند که در آن پوست ابتدا قرمز می شود و بعداً تاول زده و زخم می شود و به علاوه نوعی جنون تولید می کند. این ویتامین درزرده ٔ تخم مرغ و گوشت و جگر و سبزیجات و مخمر آبجو وشیر و گوجه فرنگی فراوان است. مقدار احتیاج روزانه ٔ آن 10 تا 15 میلی گرم است.
10- ویتامین K یا ویتامین ضد خون رَوی:که فقدانش سبب کندی انعقاد خون می شود و خونریزی زیاد می دهد. این ویتامین در جگر و هویج و زرده ٔ تخم مرغ و گوجه فرنگی موجود است. مقدار مورد احتیاج روزانه یک میلی گرم است.
11- ویتامین P: این ویتامین به نام سیترین یا هسپریدین نیز موسوم است و همراه ویتامین C در اکثر میوه ها موجود است و فقدان آن سبب ازدیاد قابلیت نفوذ رگهای موئین و ضایعات دیواره ٔ این عروق می شود و بالنتیجه سبب خونریزیهای جلدی می شود. مقدار موردلزوم روزانه ٔ آن در حدود 50میلی گرم است.
12- ویتامین C یا اسید آسکوربیک: ضد مرض اسکربوت است. اسکربوت مرضی است که علائم آن خونریزی های زیر جلدی و زیراستخوانی و داخل مفصلی وورم لثه است و به علاوه فقدان این ویتامین در اطفال تولید مرضی به نام بارلو می نماید که ابتدا سبب کم خونی و سپس خونریزی خصوصاً هماتوری (وجود خون در ادرار) می شود و به علاوه فقدانش سبب توقف نمو اطفال است و تولید ضایعات دندانی و سستی استخوانها می کند و بدن دچار ضعف عضلانی می شود. مسمومیت ها و عفونت ها و بیماریهای تب دار سبب کم شدن ویتامین C می شود و بر اثر کم شدن ویتامین C مقاومت بدن بطورکلی در برابر عفونت ها و سموم کم میشود. ویتامین C برای بچه ها و جوانها لازم است و خیلی کم مقاومت است و بر اثر اکسیداسیون و خشک شدن و 100 درجه حرارت از بین میرود. این ویتامین در اکثر سبزیجات و میوه های تازه خصوصاً مرکبات و گوجه فرنگی و هویج و کلم و سیب زمینی و شیر و جگر فراوان است. مقدار مورد احتیاج روزانه ٔ آن 75 میلی گرم است. (از فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

کاهو

(اِ.) گیاهی از تیره مرکبان با برگهای سبز و درشت قابل خوردن.

فرهنگ عمید

کاهو

گیاهی یک‌ساله با برگ‌های سبز و پهن که به‌صورت خام خورده می‌شود،

فارسی به عربی

کالری خوراکی ها

کاهو

100گرم 17 کالری

فارسی به ایتالیایی

کاهو

lattuga

معادل ابجد

ویتامین کاهو

549

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری